چه خوش یاری رها کردیم و رفتیم دل از کویش جــــدا کردیم و رفتیم به رفتن دیــــده از او برگرفتیم خطا بود و خطا کردیم و رفتیم پر از مهر و وفــــا بود و گذشتیم به پایش جان فدا کردیم و رفتیم چو آبادش نمودیــم از سر لطف به دل مهــرش ادا کردیم رفتیم نهـــالی از جـــدایی آب دادیم دل خود ما جدا کردیم و رفتیم چه کس از خانه خود رو بتابد جفا دید و جفا کردیم و رفتیم اگر داروی دردش مـــا نبودیم کجا دردی دوا کردیم و رفتیم بیابان تا بیابان خـار در خـار توکل بر خدا کردیم و حال من خوب خراب است...
رفتیم ولی هرگز نرفتیم...
خود من، در خود من، در خود من زندانی ست...
کردیم ,رفتیم ,دل ,خـار ,خطا ,جفا ,و رفتیم ,کردیم و ,بود و ,بتابد جفا ,رو بتابد
درباره این سایت